۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۰
چالش‌های صنعتی به نام سیمان

طبیعتا سیمان کالایی است که ظرفیت میزان تولید یک سال آن نسبت به مصرف کشور بسیار بالا است.

هم‌اکنون ظرفیت سالانه تولید سیمان حدود ۹۰ تا ۹۲ میلیون تن و میزان مصرف آن حدود ۶۰ میلیون تن است که اوج مصرف از اردیبهشت ماه آغاز و تا مهر ماه ادامه می‌یابد.

در پاییز و زمستان اما این میزان به دلیل توقف پروژه‌های عمرانی ومصرف مردمی و ابنیه به حداقل ممکن می‌رسد. به عبارت دیگر؛ بیشترین زمان فروش سیمان مربوط به فصل تابستان است اما وقتی برق قطع می‌شود و محدودیت‌هایی دراین باره اعمال می‌شود، ظرفیت کارخانه‌های تولیدی دراین دوره به نصف و حتی کمتر می‌رسد. بنابراین در زمان فصل فروش، این صنعت با محدودیت برق روبه‌رو است و برای جبران آن در فصل زمستان که معمولا مشتری ندارد، با قطعی گاز مواجه می‌شود.
در مجموع قطعی برق از ۱۵ خرداد آغاز و تا پایان شهریورادامه می‌یابد. این درحالی است که در فصل زمستان نیز کارخانه‌های سیمان علاوه بر قطعی گاز با مشکل تهیه مازوت نیز روبه‌رو می‌شوند که جدای از آلودگی‌های زیست محیطی، حدود ۳۰ درصد از توان و ظرفیت کارخانه‌های سیمان نیز کسر می‌شود. به بیان دقیق‌تر، می‌توان گفت برای واحدهای سیمانی که اوج درآمدزاییشان در فصل تابستان است، کاهش ۳۰ درصدی تولید به مثابه تیر خلاص به واحدهای تولیدی است.
درعین حال، در بورس زمانی که عرضه و تقاضا متعادل باشد هم برای مصرف‌کننده و هم تولیدکننده مناسب است اما درکشوری چون ایران که عرضه از تقاضا پیشی گرفته است بورس به مثابه این است که قیمت فقط به نفع مشتری تعدیل ‌می‌شود. چرا که کارخانه‌ها برای اینکه بتوانند سهمی از بازار داشته باشند و به مسیر ادامه دهند، با یکدیگر رقابت می‌کنند. جدای از این مسائل اما این صنعت با مشکلات دیگری هم دست به گریبان است. در گذشته سیمان تولیدی مازاد کشور صادر می‌شد اما با ابلاغ بخشنامه‌ای از سوی هیات دولت در زمینه سیمان و کلینکراین موضوع نیز به حاشیه رفت. در واقع با توجه به اینکه صادرکنندگان کلینکر به عنوان محصول نیمه خام محسوب شدند، برای صادرات کلینکر نیز تعرفه گذاشته شد و براین اساس صادرکنندگان می‌بایست بیش از یک و نیم دلار در تن هم تعرفه پرداخت کنند. به عبارتی دیگر، علاوه بر محدودیت برق در تابستان و محدودیت سوخت در زمستان، اعمال تعرفه برای صادرات کلینکر نیز بر مشکلات صنف سیمان اضافه کرده است تا جایی که این اتفاق جز آب شدن استخوان‌های تولیدکننده نتیجه دیگری برجای نگذاشته است.
در مجموع نبود توازن در ارائه انرژی اعم از برق و گاز و مصوبات گوناگون در امر صادرات باعث شده کارخانه‌های سیمان به شرایطی دست یابند که اگر وضع به همین منوال پیش رود، حتی در تامین نقدینگی برای پرداخت حقوق نیز با مشکل روبه‌رو خواهند شد.
با این تفاسیر؛ ‌ امسال نسبت به سال گذشته میزان تولید سیمان حداقل ۳۰ درصد کاهش یافته است و یک خط خوابیده است. هر چند سال‌های گذشته هم محدودیت برق وجود داشت اما امسال محدودیت‌ها به حدی شدت گرفته است که برای مقایسه آن با سال گذشته باید صبر کرد.
اکنون مجموع سرمایه‌گذاری ارزی و ریالی برای یک واحد ۳ هزار و ۵۰۰ تنی واحد سیمانی، حدود ۷ هزار میلیارد تومان است. فرض کنید یک واحد تولیدی سیمان بر روی کاغذ، ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد هم سود نشان دهد که چنین سودی هم عایدش نمی‌شود، ۷ هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری بعد از چند سال بازخواهد گشت؟
سرمایه‌گذاری منطقی در سطح جهان و کشورهای منطقه بین صنایع پر بازده و کم بازده باید بین ۱۰ تا ۱۲ سال بازگردد. اما یک خط تولید اگر ۲۰۰ میلیارد تومان هم سود داشته باشد بعد از ۱۰ سال به رقم ۲ هزار میلیارد تومان می‌رسد در حالی‌که سرمایه‌گذاری ۷ هزار میلیارد تومان است حال اگر سودی هم داشته باشد، ۳۵ سال زمان لازم است تا سرمایه‌گذاری باز ‌گردد. بنابراین، با اتفاقات فعلی واحدی که سال گذشته به فرض مثال ۲۰۰ میلیارد تومان سود داشته است وقتی امسال با قطعی برق هم روبه‌رو شود، دیگر سودی هم نخواهد داشت. حال سئوالی که مطرح می‌شود این است که این میزان سود برچه اساسی ایجاد می‌شود؟ کارخانه‌های قدیمی مستهلک شده که ارزش دفتریشان صفر شده است و ۴۰ سال فعالیت داشته‌اند، ارزش سرمایه‌شان کاهش یافته است. به عبارت دیگر، اگر واحد جدید امروز به تولید رسیده باشد، عملا زیان ده است اما دولت براساس کارخانه‌هایی که ۴۰ سال فعالیت داشته و مربوط به سازمان‌ها و ارگان‌هاست قضاوت می‌کند.
در مجموع می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که نه تنها سودی عاید واحدهای سیمانی نمی‌شود بلکه می‌توان وضعیت کارخانجات سیمانی را نامطلوب ارزیابی کرد.

  • شهریار گراوندی - رییس هیات مدیره شرکت سیمان مدلل
  • شماره ۵۰۲ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 476182

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =